معماری
CMMN چیست؟
CMMN چیست؟

CMMN چیست؟

CMMN مخفف Case Management Model and Notation است. سازمان ها برای افزایش کارایی و کاهش خطاها، همیشه به دنبال بهبود نحوه کار خود هستند. این امر مستلزم تجزیه و تحلیل و بهبود مستمر روش کار آن‌ها است که ممکن است شامل گردش کار ساختاریافته در شرایط قابل پیش بینی و همچنین پروتکل‌هایی برای پاسخگویی به موقعیت‌های پویا باشد که تجویز یک فرآیند ثابت غیرممکن است.

CMMN یک علامت گرافیکی است که برای گرفتن روش‌های کار استفاده می شود که مبتنی بر رسیدگی به مواردی است که نیاز به فعالیت‌های مختلف دارند و ممکن است در یک واکنش غیرقابل پیش‌بینی در پاسخ به موقعیت‌های در حال انجام استفاده شوند. استفاده از ترکیبی از BPMN و CMMN به کاربران امکان می دهد طیف وسیع تری از روش‌های کار را پوشش دهند.

در این قسمت برخی از دلایل نیاز به CMMN علاوه بر BPMN آورده شده است:

  • به طور سنتی، تحقیق و عملکرد سیستم‌های اطلاعاتی کسب‌وکار بر روی فرآیندهای سازمان با ساختار مناسب متمرکز است. با این حال، مدل‌سازی بسیاری از فرایندهای کسب‌وکار دشوار است.
  • این امر خصوصا برای کارهای پرمشغله مانند مدیریت حوادث، مشاوره یا فروش بیشتر صدق می‌کند. درواقع، بسیاری از فعالیت‌ها به جای این که از قبل برنامه‌ریزی شده باشند ، به صورت موقت شروع و انجام می شوند.
  • این امر به ویژه در مورد فعالیت‌های دانش فشرده یا مبتنی بر پروژه وجود دارد.

 

Ad-Hoc process (فرآیند موقت):

فرایندهای موقت مجموعه فعالیت‌های کسب‌وکار (به عنوان مثال اطلاعات، تصمیمات و محصولات) است که فقط در سطح بالایی از تجمیع قابل استاندارد سازی است. انواع واقعی فعالیت‌ها و ترتیب آن‌ها از هر موردی متفاوت است.

  • در حالی که فعالیت‌های خاصی قابل پیش بینی است، اما در ابتدا نمی‌توان به طور کامل فرآیند را مشخص کرد، زیرا به اطلاعاتی نیاز دارد که فقط به طریقی از پروژه در دسترس قرار می گیرند.
  • اگر فرض کنیم که در متن فرایندهای موقت گام بعدی هرگز تعیین نشود ، نمی‌توان اجرای آن‌ها را توسط سیستم های اطلاعاتی کالسیک مبتنی بر فرایند کنترل کرد، در بیشتر موارد، دانشمندان کنترل فرایند را در دست دارند.
  • به نظر می‌رسد با توجه به زمان طراحی، به همه احتمالات برای یک فرآیند موقت فکر نکنید، چنین مدل فرآیندی پیچیده و مدیریت آن سخت می‌شود.

 

BPMN و CMMN:

در دهه‌های اخیر، تمرکز بر روی مدل‌سازی و اتوماسیون فرایندهای منظم بوده است. BPMN برای کارهایی با ساختار خوب و بسیار قابل پیش بینی که در سازمان جاری است، بهتر استفاده می شود، در حالی که CMMN بخشی از فرآیندهای کمتر قابل پیش بینی را با درگیری فعال کارمندان که برای تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی در طول زمان تصمیم‌گیری می‌کنند ، پوشش می دهد.

در ماه مه ۲۰۰۱۴، OMG استانداردی را برای مدیریت پرونده به نام Case Management Model and Notation منتشر کرد. تمرکز آن بر پشتیبانی از فرایندهای غیرقابل پیش بینی، دانش فشرده و دارای ساختار ضعیف است. مدیریت پرونده نوعی فناوری فرآیند کسب‌وکار است که از جریان کنترل برای توصیف فرآیند استفاده نمی‌کند.

مدیریت پرونده عبارت از توانمند‌سازی کارمندان با دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به پرونده و اختیار و کنترل آن‌ها در مورد چگونگی تکمیل پرونده است. مدیریت پرونده مربوط به روند کار نیست، بلکه مربوط به کارمندان است.

 

تفاوت BPMN و CMMN:

CMMN BPMN
اعلامی ضروری
Data centric Process centric
توالی از پیش تعیین شده‌ای وجود ندارد قوس توالی را توصیف می‌کند
کارمندان را قادر می سازد کار هدایت شده
همه چیز مدل نشده است همه چیز مدل شده است

فواید ساختاری:

  • فعالیت‌های جریان فرآیند ساخت یافته از قبل شناخته شده است.
  • بسیاری از عناصر تکراری
  • هیچ درجه آزادی برای مردم در رابطه با جریان فرآیند وجود ندارد.
  • قابل مدل سازی است.

Case:

  • جریان فرآیند می‌تواند تا حدی ساختار یافته باشد.
  • فعالیت‌هایی که تا حدی از قبل شناخته شده‌اند.
  • برخی از عناصر تکراری
  • درجاتی از آزادی برای مردم در رابطه با جریان فرآیند
  • قابل مدل سازی است.

Ad-Hoc process

  • جریان فرآیند را نمی‌توان ساختار داد، وظایف جدید در حال انجام است.
  • فعالیت‌هایی که تا حدی از قبل شناخته شده‌اند.
  • چند عنصر تکراری
  • آزادی بسیار بالایی برای افراد با توجه به روند فرآیند
  • قابل مدل سازی است.

زمان طراحی در مقابل زمان اجرا:

در CMMN مدلی از جریان توالی وجود ندارد. اجرای یک کار بستگی به وقایع و شرایطی دارد که نگهبانان نامیده می شوند. نگهبان وقوع یک واقعه خاص یا تحقق یک شرط را در یک پرونده ثبت می‌کند. مجازات ها به عنوان معیار ورود و خروج استفاده می‌شود. توجه داشته باشید که الماس های سیاه و سفید نشان‌دهنده این معیارها هستند.

زمان طراحی:

در مرحله طراحی زمان، تحلیل‌گران کسب‌وکار درگیر مدل‌سازی می‌شوند که شامل تعریف وظایف (موارد برنامه) است که همیشه بخشی از بخش‌های از پیش تعریف شده در مدل Case هستند و وظایف “اختیاری” که در اختیار Case است بر اساس صلاحدید وی به صورت اختیاری اعمال می‌شود.

زمان اجرا:

در مرحله اجرا، کارمندان Case با اجرای وظایف طبق برنامه، و اضافه کردن اختیارات به نمونه برنامه Case در زمان اجرا، برنامه را اجرا می‌کنند.

زمان اجرا

 

نمودار CMMN در یک نگاه:

این مثال روند نوشتن مقاله را با مدل CMMN نشان می‌دهد. فرض کنید مقاله نوشتن یک کار فشرده دانش است و می‌توان از راه های مختلف آن را اداره کرد. این مثال را کمی بیشتر بررسی می‌کنیم:

  1. فرآیند دارای دو نقطه عطف است که باید به آن برسیم:
  • به پایان رسیدن پیش نویس
  • تکمیل شدن سند
  1. چندین کار (به عنوان مثال ایجاد TOC) به اختیار نویسنده باقی مانده است.
  2. آماده‌سازی مرحله پیش نویس با نوشتن متن و کار ادغام گرافیک اجباری است.
  3. این مرحله قانون تکرار را تعریف می‌کند که با تزئین کننده تکرار (به عنوان مثال هش) نمادین می‌شود.
  4. در حالی که موضوع تحقیق یک وظیفه اجباری است، منابع سازماندهی کار باید در زمان اجرا تصمیم بگیرند.
  5. فرآیند با ایجاد سند یا رسیدن به آخرین مهلت پایان می‌یابد.
نمودار CMMN در یک نگاه

از مدل مدیریت پرونده OMG و مشخصات نت برداری استخراج شده است.

  • یک مدل طرح مورد با استفاده از شکل “پوشه” به تصویر کشیده شده است.
  • نام Case را می توان در مستطیل بالا سمت چپ قرار داد.
  • عناصر مختلف یک مدل Case Plan در مرز شکل Case Model Model به تصویر کشیده شده‌اند.
  • نمودار نمونه‌ای از مدل طرح مورد را نشان می دهد.

مفاهیم اساسی CMMN:

مدل کامل رفتار یک پرونده در یک مدل طرح موردی ضبط شده است. برای یک مدل مورد خاص، یک مدل طرح پرونده شامل همه عناصری است که نمایان‌گر طرح اولیه پرونده هستند و همه عناصری است که از طریق برنامه‌ریزی زمان اجرا توسط کارمندا مورد، از تکامل بیشتر برنامه پشتیبانی می‌کنند. موارد طرح چهار نوع وجود دارد:

مفاهیم اساسی CMMN

سه نوع کار وجود دارد:

Graphical Notation

(Task (planned Item

وظیفه انسانی: وظیفه ای است که توسط یک کارمند پرونده انجام می‌شود، آن‌ها می‌توانند:

  • مسدود کردن: وظیفه منتظر است تا کار مربوط به وظیفه به پایان برسد.
  • عدم مسدود کردن: وظیفه منتظر کامل شدن کار نیست و بلافاصله پس از تهیه، تکمیل می شود

وظیفه فرآیند: می‌تواند در پرونده برای فراخوانی فرآیند کسب‌وکار استفاده شود.

Case Task: می‌تواند برای فراخوانی Case دیگری استفاده شود.

(Tasks (Discretionary Task:

وظایف همیشه بخشی از بخش‌های از پیش تعریف شده در مدل Case هستند. علاوه بر وظایف، وظایف اختیاری نیز وجود دارد که در اختیار کارمند پرونده قرار می‌گیرد و براساس اختیار وی به صورت اختیاری اعمال می‌شود. یک کار اختیاری با شکل مستطیل با خطوط تیز و گوشه های گرد به تصویر کشیده می‌شود. توجه داشته باشید که هر نوع کار می‌تواند اختیاری باشد:

 

 

 

Graphical Notation

(Discretionary task on right)

Discretionary Task

Discretionary Human Task

Discretionary Human Task (Non-blocking)
Discretionary Process Task
Discretionary Case Task

Event Listeners:

یک رویداد چیزی است که در طول یک پرونده اتفاق می‌افتد. به عنوان مثال شروع کردن، فعال کردن و خاتمه بخشیدن به مراحل و کارها، یا دستیابی به نقاط عطف است.

 

Notation Event Listener
از Listener Event Timer برای گرفتن گذشت زمان از پیش تعیین شده استفاده می‌شود.
User Event Listener برای گرفتن رویدادهایی که توسط کاربر مطرح می‌شود، استفاده می‌شود. به این ترتیب، کاربر به جای این که به طور غیرمستقیم از طریق تأثیرگذاری اطلاعات در پرونده و از طریق اجرای وظایف، تعامل مستقیم با پرونده را امکان پذیر کند.

Milestone:

یک نقطه عطف یک هدف قابل دستیابی را نشان می‌دهد ، که برای امکان ارزیابی پیشرفت پرونده تعریف شده است. هیچ کاری مستقیماً با یک نقطه عطف مرتبط نیست، اما تکمیل مجموعه‌ای از کارها یا در دسترس بودن کالاهای قابل تحویل(اطلاعات موجود در پرونده) معمولا منجر به دستیابی به یک نقطه عطف می‌شود. یک نقطه عطف ممکن است دارای معیارهای ورود صفر یا بیشتر باشد که شرایط رسیدن به یک نقطه عطف را تعریف می‌کند.

مرحله اختیاری:

  • مرحله را می توان در یک حالت “مرحله” در نظر گرفت و به طور معمول تعدادی کار را گروه بندی می‌کند.
  • ظرفی از عناصر است که نقشه پرونده از آن ساخته می‌شود و می‌تواند تکامل بیشتری یابد.
  • مراحل ممکن است “اپیزودهای” یک پرونده در نظر گرفته شوند. آن‌ها را می توان به عنوان موارد فرعی در نظر گرفت (مشابه فرایندهای فرعی در BPMN) و همچنین به موازات هم اجرا می‌شوند.
  • مرحله با یک مستطیل با گوشه های زاویه دار و یک مارکر به شکل عالمت “-“ در یک جعبه کوچک در مرکز پایین خود به تصویر کشیده شده است.
  • مرحله اختیار را می توان به دلخواه کاربر “اختیاری” ، “موقت” به طرح اضافه کرد.

شکل زیر یک مرحله منبسط شده با یک مرحله فرعی و سه کار را نشان می دهد.

مرحله اختیاری

شاخص:

معیار به ما اجازه می‌دهد تا توصیف کنیم که چه موقع یک کار، مرحله یا مرحله مهم باید برای اجرا در دسترس باشد (معیارهای ورود) ، یا این که وقتی یک پرونده (طرح پرونده)، مرحله یا کار باید به طور غیر عادی خاتمه یابد (معیارهای خروج). معیارها دارای دو قسمت اختیاری زیر هستند:

یک یا چند رویداد محرک (که به آن قسمت‌ها می‌گویند) این‌ها رویدادهایی هستند که ارزیابی معیارهای ورود یا معیارهای خروج را برآورده می‌کنند

ما می توانیم در مورد معیارهای تشکیل یک جمله به شرح زیر فکر کنیم:

([ on < Event 1 >[, on < Event 2 >[, . . .]] ]) AND ([ if < Boolean condition > ])

معیارهای ورود:

یک معیار ورود شرطی را توصیف می‌کند که باید برای مرحله، وظیفه یا نقطه عطف وجود داشته باشد تا برای اجرا در دسترس باشد. مرحله، وظیفه یا نقاط عطف بدون معیار ورود به محض ایجاد برای اجرا در دسترس خواهند بود. معیارهای ورود را می‌توان در هر نقطه از مرز مرحله، کار یا نقطه عطف قرار داد.

در مثال زیر، هر دو مرحله شکایات محصول و شکایات خدمات به معیار ورود نیاز دارند، زیرا فقط در صورت شکایت از نوع آن‌ها می‌توانند اجرا شوند. در بیشتر موارد، فقط یکی از این دو مرحله اجرا می‌شود، اگرچه در برخی شرایط شکایت ممکن است شامل هر دو مرحله باشد.

معیارهای ورود

مالک خروج:

معیار خروج مشابه معیار ورود است، اما برای متوقف کردن کار روی صحنه، کار یا پرونده (برنامه موردی) در صورت رضایت استفاده می‌شود. در روند شکایت، ما یک معیار خروج از پرونده اضافه خواهیم کرد. در شرایطی که مشتری تماس می‌گیرد و شکایت را لغو می‌کند، بنابراین ما باید کار در مورد پرونده را متوقف کنیم. ما این سناریو را با داشتن یک پرونده لغو، که می تواند ضبط صدا از تماس مشتری یا نامه‌ای از مشتری باشد، مدل می‌کنیم.

مالک خروج

Case file:

در CMMN، هر نمونه پرونده شامل یک پرونده است و پرونده کاران به تمام داده‌های موجود در آن پرونده دسترسی دارند. کارمندان پرونده حتی اگر از وظایف کافی در پرونده برخوردار نباشند می‌توانند داده ها را در پرونده اضافه یا حذف و اصلاح کنند. داده‌های موجود در پرونده را موارد پرونده می‌نامند.

به کلیه داده‌ها و ساختارهای داده موارد پرونده گفته می‌شود. تمام موارد پرونده در پرونده نگهداری می‌شوند. موارد پرونده برای نمایش انواع داده‌ها از جمله مقدار داده در یک پایگاه داده، یک ردیف در پایگاه داده، یک سند، یک صفحه گسترده، یک عکس، یک فیلم، یک ضبط صدا و غیره استفاده می‌شود. علاوه بر داده‌های اساسی، موارد پرونده همچنین می‌تواند حاوی ظروف باشد، از جمله یک دایرکتوری، یک پوشه، یک مجموعه، یک پشته، یک لیست و …

Case file

Planning table:

یک مرحله یا یک وظیفه انسانی می‌تواند یک جدول برنامه‌ریزی داشته باشد که نشان می‌دهد موارد اختیاری تجسم یافته اند (-) یا نه (+). وقتی کاربر جدول برنامه‌ریزی را ” گسترش می دهد”، موارد اختیاری موجود در آن مرحله یا خارج از وظیفه انسانی قابل مشاهده می‌شوند. برای موارد اختیاری مرتبط با Task Human، برنامه‌ریزی فقط در حالت فعال Task در دسترس است.

چرا BPMN کافی نیست؟؟

به طور خالصه DMN و CMMN جایگزینی برای BPMN نیستند بلکه آن‌ها مکملی برای BPMN هستند. BPMN یک ابزار بی‌نظیر برای توصیف فرآیندهای کسب‌وکار است که در سطح مطلوبی، فرآیند را مدل‌سازی و پیش‌بینی پذیر می‌نماید. (هرچقدر فرآیندها پیش‌بینی پذیرتر باشند میزان تخمین موفقیت فرآیند کسب‌وکار بیشتر خواهد بود.)

اگر واقعاً BPMN را آموخته باشید و به صورت عملی با آن متبحر شده باشید به راحتی می‌توانید فرآیندهای کسب‌وکار را در مدت زمان بسیار کوتاه برای یک موتور مدیریت فرآیند کسب‌وکار تعریف نمایید و فرآیند خود را اجرا کنید. هدف BPMN این است که این حرف در حد یک رؤیا، یا وعده نباشد بلکه یک واقعیت آسان باشد.

بنابراین، اگر شما زیرساخت ضعیفی داشته باشید، BPMN بهترین راه برای شما نخواهد بود و شما قطعاً در آن زیرساخت نه چندان قوی به دنبال حل موردی هستید که تمام کسب‌وکار شمارا در بر نخواهد گرفت. لذا این مقوله را  management case می‌گویند و شما می‌توانید فعالیت‌های جاری یک حوزه خاص را مدل کنید و با ادغام آن با زبان BPMN، فرآیند خود را برای اجرا در موتور جریان کار آماده کنید. سپس می‌توانید در مسیر بهبود فرآیندهای سازمان اقدام نمایید.

در خاتمه، به خاطر داشته باشید قوانین کسب‌وکار نمی‌توانند از طریق گذرگاه‌ها، نمادهای Gateway در BPMN یا جریان‌های شرطی به خوبی منعکس شوند. جداول تصمیم‌گیری به صورت مجزا قواعدی را شامل می‌شوند که در مدل‌سازی ممکن است از آن‌ها صرف نظر شود. دوباره باید مدل‌سازی قوانین با استفاده از DMN انجام شود و توسط موتور مربوطه اجرا شود.

این سه استاندارد توسط OMG هدایت می‌شوند و به کارگیری هر سه آن‌ها جذابیت زیادی در مدیریت فرآیند کسب‌وکار را ایجاد می‌نماید.

 

مقاله‌های مرتبط:

هفت پرسشی که هر تحلیلگر کسب و کار در مورد مدلسازی BPMN می‌پرسد؟

مکانیزاسیون فرآیند درخواست مساعده با استفاده از نرم‌افزار BPMS

تحول دیجیتالی با استفاده از BPMS یک واکنش موثر در برابر کرونا

چرا آموزش مدل سازی فرآیند با استفاده از BPMN مهم است؟

۸ دلیل برای استقرار مدیریت فرآیند کسب‌ و کار (BPM)

مکانیزاسیون فرآیند درخواست خودرو با BPMS

مدیریت فرآیند کسب و کار (BPM)

 

 

درخواست دموی نرم افزار BPMS دیدگاه

فرم درخواست دموی نرم‌افزارهای دیدگاه

درباره ی راهکار BPMS

همچنین ببینید

پیاده سازی فرآیند میز خدمت (Helpdesk) فناوری اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار BPMS دیدگاه

 پیشنهاد ارائه شده یک نسخه قابل توسعه از فرآیند میز خدمت فناوری اطلاعات است، که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− 1 = 4